برگرفتی ان نگاه ارام و زیبا را و نهادی این دل را در کوی غریبی چه نادم از گفته خود (برای کشتنم مسپارم به جلاد دشنه بدست
اندکی تامل و انگاه اندیشه ای تازه کن
اری کافیست برگیری ان نگاه ارام و زیبا را.........)حال ببین چه کرد نبود نگاهت.
اگر روزی خاطرم ز یادت گذشت و خواستی سراغی از من به قاصدک بسپار که خبر دهد بر لاله رویده بر مزار این سنگین تن که هزار ارزویش خفته در نگاه زیبای تو بود .
سلام مرسی سر زدی داداشی ماکه زیر سایتیم شما نیستی کم پیدا شدی آپت قشنگ بود
salam in yeki kheyli khoshgele ham matnesh ham tasviresh
rasti ahange webloget aalie mahshare harf nadare
merc
movafagh bashi
زیبا بود خیلی ممنون
تا دشت پرستاره اندیشه های گرم
تا مرز ناشناخته ی مرگ و زندگی
تا کوچه باغ خاطره های گریز پای
تا دشت یادها
هان ای عقاب عشق از اوج قله های مه آلود دوردستها
پرواز کن
پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من
ندیدمت اما نگاهت میکنم هروز با چشم دلم درون قلبم
سلام اقا خیلی خیلی متن قشنگی بود راستی تو چرا همش مینویس ارام؟
یه بارم بنویس سمیرا ما که این همه بهت سر میزنیم
موفق باشی قشنگ بود
سلام یه کم شاد بنویس دلم گرفت
متن وتصویرت خیلی جالب بود.خوشم اومد.مرسی
ترشی نخوری یه چیزی میشی
سلامی به عطر باران
بروز هستم و منتظر مهربانی شما
در تب روزهای آمدنت، حس یک استکان عسل دارم
من به جای تمام شاعرها، کهکشانی پر از غزل دارم
شیشه ام، در میان فوجی سنگ،بی تو هر لحظه رو به پایانم
پنجم دی که نه،ولی هر روز ، روی دوش زمین گسل دارم
کوله بارم بر دوش
سفری باید رفت
سفری بی همراه
گم شدن تا ته تنهایی محض
یار تنهایی من با من گفت
بگو از ته دل
من خدا را دارم
سلام
خوبی کم پیدایی داداش
اپاتو همه خوندم
قشنگ بودن
هر وقت اپ کردی خبرم کن
منتظرتم بیا
سلام دوست عزیز اپ شدیم تشریف بیارین
در خوابگه از دل شب آتش بیزم چون خاکستر به روز ز آتش خیزم
هر گه که کند عشق تو آتش تیزم چون شمع ز درد بر سر آتش ریزم
***
چون در غم آن نگار سرکش باشم آب انگارم گر چه در آتش باشم
چون من به مراد آن پریوش باشم گر قصد به کشتنم کند خوش باش
....???
..???
..????????????
...????????????
.......................???
...........???...???
...........???
...........???.........???.....???
...........?..???.......???.....???
...........?......???.....???.....???
...........?????????????? ......???
...........???????????????........???
....................................................???
..........................@@..@@.............???
..........................@@..@@.............???
..............................@@................???
..............................@@...............???
................................................???
تا کجای قصه ها باید ز دل تنگی نوشت؟
تا به کی بازیچه بودن در دو دست سرنوشت؟
تا به کی باید با ضربه های درد رام شد؟
یا فقط با گریه های بیقرا ر آرام شد؟
بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار؟
خسته ام از زندگی با غصه های بیشمار
سلام
دوست خوبم اپم . بدو بیا
آهــــاے آدم هــــا ...!
مـــــرا ڪہ هـیـچ مـقـصـدے بـه نـامـم
و هـیـچ چـشـمـے در انـتـظـارم نـیـسـت را
بـبـخـشـیـد !
ڪہ بـا بـودنـم
تـرافـیـڪ ایجاد ڪـــرده ام
اپم بدو بیا[گل][گل]
آدمهای ساده را دوست دارم، همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند، همان ها که برای همه لبخند دارند، همان ها که همیشه هستند برای همه هستند، آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد؛ عمرشان کوتاه است! بسکه هر کسی از راه میرسد یا ازشان سوءاستفاده میکند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان میدهد، آدمهای ساده را دوست دارم، آنان که بوی ناب " آدمی " میدهند
نگاهت را به کسی دوز که قلبش برای تو بتپه چشمانت را با نگاه کسی اشنا کن که زندگی را درک کرده باشه سرت را روی شانه های کسی بگذار که از صدای تپشهای قلبت تو را بشناسه آرامش نگاهت رو به قلبی پیوند بزن که بی ریاترین باشه لبخندت را نثار کسی کن که دل به زمین نداده باشه رویایت رو با چهره ی کسی تصویر کن که زیبایی را احساس کرده باشه چشم به راه کسی باش که تو را انتظار کشیده باشه اما عاشق کسی باش که تک تک سلولهای بدنش تقدس عشق را درک کند
بعضی ها وقتی کاری داشته باشند دوستت هستند بعضی ها وقتی گیر می کنند دوستت هستند بعضی ها نیستند و وقتی هم هستند بهتر است نباشند بعضی ها نیستند و ادای بودن در می آورند بعضی ها در عین بودن هرگز نیستند بعضی های دیگر هم به طور کلی هستند ولی آدم نیستند آنهای دیگری هم که آدم هستند نیستند
این ردپا مال توئه / وقتی از اینجا رد میشی
منتظر جاپاتم ... [گل]
سلامی به عطر باران
بروز هستم و منتظر نگاه مهربانتان
آتش جواب زخم های ته نشینم نیست
حتی بهاری در پگاه فرودینم نیست
دیگر صدایی در سکوت سهمگینم نیست
خونی اگر در لاله ها باید ببینم نیست
برای چشم های هیز و حقیرِ شما می نویسم ؛ زن ، فقط تن نیست !
باور کنید زن
فقط تن نیست ...
زن اندیشه و عملکرد هم دارد، اندیشه ام را نقد کنید،
رفتارم را، عملکردم را. تن را رها کنید…
خزانه ی لغت تان را شخم بزنید،
دور بریزید کلماتی که فقط بوی هیزی و حقیری می دهد.
چند بار نوشته اید فاسدم،..
پس چرا روح بیمارتان ارضا نمی شود و رها نمی کنید این وادیِ واداده ها را.
اگر به بهشت و جهنم تان باور هست چرا هر کس را به خدای خویش وانمی گذارید؟
..
نگذارید کسی که از رویاهایش دست کشیده شما را هم از رویاهایتان منصرف کند.
----
گاهی، دو نفر باید از هم فاصله بگیرند تا بفهمند چقدر نیازمند برگشتن به همدیگرند.
---
به جای پاک کردن اشکهایتان، آنهایی که باعث گریه تان می شوند را پاک کنید.
سلام خوبی؟
بروزم........منتظرتم
موفق باشیییییییییییییییییییی[گل][گل][گل]