روزگار با ما نساختی نگذشت
دیده ز ما گرفتی نگذشت
چشم بر در بسته دوختیم نگذشت
دل به ساقه خشکیده بستیم نگذشت
پای در راهی بی انتها گذاشتیم نگذشت
ما را بدست سرنوشتی شوم سپردی نگذشت
سهم ما از زیبایی روز؛غروبی دلگیر شد نگذشت
دم و بی دم دلم زانوی غم بغل گرفت نگذشت
اکنون ببین ای روزگار
حال مرا . سایه سیاهی بر زندگی ام افتاده و صدای تبل بیهودگی
در تک تک لحظه هایم طنین انداز شده
نسیمی ملایم نویدی تازه از رهایی ازروزگار را با خود میاورد
و من در انتظار ان دم چشم به اسمان دوخته ام
mesele hamishe ziba ama bazam ghamgin
من اومدم
سلام خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عزیز
ببخشید که دیر اومدم سرم بدجوری تو درس گیر کرده
عزیزززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززز
چه خبر چه آپ خیلی داشتی
ممنون که خبرم کردی
بد جوری بهم حال دادی دوباره دوست دارم از این کارها بکنی قربون شما دوست شما محسن
منم تو این روزها 100% آپ میکنم یه سربی حتما بهم بزن خوشحال میشم
منتظر قدم هایی شما هستم
فعلا بای
من اومدم
بگفتا گر بخواهد هر چه داری
بگفت این از خدا خواهم به زاری
بگفتا گر به سر یابیش خوشنود
بگفت از گردن این وام افکنم زود
بگفتا دوستیش از طبع بگذار
بگفت از دوستان ناید چنین کار
بگفت آسوده شو که این کار خامست
بگفت آسودگی بر من حرام است
بگفتا رو صبوری کن درین درد
بگفت از جان صبوری چون توان کرد
بگفت از صبر کردن کس خجل نیست
بگفت این دل تواند کرد دل نیست
بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چکار است
بگفتا جان مده بس دل که با اوست
بگفتا دشمنند این هر دو بی دوست
بگفتا در غمش میترسی از کس
بگفت از محنت هجران او بس
بگفتا هیچ هم خوابیت باید
بگفت ار من نباشم نیز شاید
بگفتا چونی از عشق جمالش
بگفت آن کس نداند جز خیالش
بگفت از دل جدا کن عشق شیرین
بگفتا چون زیم بیجان شیرین
بگفت او آن من شد زو مکن یاد
بگفت این کی کند بیچاره فرهاد
بگفت ار من کنم در وی نگاهی
بگفت آفاق را سوزم به آهی
چو عاجز گشت خسرو در جوابش
نیامد بیش پرسیدن صوابش
به یاران گفت کز خاکی و آبی
ندیدم کس بدین حاضر جوابی
به زر دیدم که با او بر نیایم
چو زرش نیز بر سنگ آزمایم
سلام خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عزیز
ببخشید که دیر اومدم سرم بدجوری تو درس گیر کرده
عزیزززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززز
چه خبر چه آپ خیلی داشتی
ممنون که خبرم کردی
بد جوری بهم حال دادی دوباره دوست دارم از این کارها بکنی قربون شما دوست شما محسن
منم تو این روزها 100% آپ میکنم یه سربی حتما بهم بزن خوشحال میشم
منتظر قدم هایی شما هستم
فعلا بای
ghashang bod
vaghean rozegar chera injori shode?
ناگزیر از سفرم ،
بی سر و سامان چون باد
به گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد !
چقدر درد توی "مبتلا در باد" هست
بیا اپممممممممممممممممم
سلام عزیزم
قشنگ بود
آپم خوشحال میشم سر بزنی
سلام عزیز
ممنون از دعوتت
خوندم و لذت بردم
.
.
.
.
[KisS]
سلام
زیبا بود و خواندنی...
لذت بردم از خوانش آن...
بهترین ها را برایت آرزومندم...
در پناه حق
یا علی مدد...
سلاممممممممممممم
خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون عزیزم
که خبر دادی خوشحالم کردی بازم از این کارها بکن خوشحالم کردی از بیخ و بون بازم بیا پیشم منتظر قدمهایی ماهت هستم کار نداری بای
خیلی قشنگ بود عالی بود
با سلام و عرض ادب و احترام خدمتشما دوست گرامی
به روزم
" اولین سالروز شروع به کار این وبلاگ "
حضور شما را گرامی میدارم ضمنا از حضور همیشه سبزت سپاسگزارم
ارادتمند رئیسی گرگانی
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق
قایقی در طلب موج به دریا پیوست
باید از مرگ نترسید اگر باید عشق
شمع افروخت و پروانه در اتش گل کرد
می تان سوخت اگر امر بفرماید عشق