در تک کوچه تنهایی شب چنان سر در گریبانم که مپرس
در سکوت زمستانی شب چنان نالانم که مپرس
در ره گذر این ظلمت چنان حیرانم که مپرس
در بی نهایت تاریکی چنان چشم دوخته ام که مپرس
درسکوت شب و سکوت این تنهای اشنا چنان مانده ام که مپرس
۱۸
ghshang bod afarin khoda boozrge hamechz yerozi dorost mishe
رسیده ام به حس برگی که میداند باد از هر طرف بیاید سرانجامش افتادن است! من این روزها صدای ثانیه.ثانیه فراموش شدنم را می شنوم
کاش قلبم درد تنهایی نداشتچهره ام هرگز پریشانی نداشت کاش برگهای تقویم عشقحرفی از یک روز ویرانی نداشت
عالی بودبه منم سر بزن
ghshang bod afarin
khoda boozrge hamechz yerozi dorost mishe
کاش قلبم درد تنهایی نداشت
چهره ام هرگز پریشانی نداشت
کاش برگهای تقویم عشق
حرفی از یک روز ویرانی نداشت
عالی بود
به منم سر بزن